ثناثنا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

نفسم دل از بهشت كند اومد تو دل ماماني

روزمهموني عيد

روز 5 فروردين قراربود فاميلها براعيد ديدني بيان خونمون كه منوبابايي هم همه چيروآمادهكرديم وبعدازظهرمنتظر اومدن مهموناشديم. البته اون دسته گلم گذاشته بودم روي ميز همه اومدني ديدن و فقط بعضي ها پرسيدن براچيه مثل خاله جوناي خودت و باعمه جون و يكي هم خاله بابايي اونروز فهميدن كه اومدي تودلم.
3 ارديبهشت 1392

روزي كه فهميدم اومدي

سلام عشقم عزيزم روز 29اسفند 91وقتي از سركابرگشتم ظهر بي بي چك زدم گفتم شايد بدونم تو عيد تو دلمي اما يه خط خيلي كمرنگ افتاد و دودل شدم روز بعدش براسال تحويل رفتيم خونهي باباجون اخه عمه جوني رفته بود ماه عسل رفتيم تا عمه نازت تنها نمونه. خلاصه يه جورايي دل تو دلم نبود همش ميگفتم تو دلمي و باهم سال تحويل كرديم. روز بعدش بازم بي بي زدم و يه كم پررنگ شد اما نميتونستم بهش دل ببندم كه آخرسر 4فروردين 1392عصري با،بابايي رفتيم آزمايش داديم و بعد 2 ساعت رفتم جوابشو بگيرم كه دل تو دلم نبود همونجا بازكردم و ديدم ++ شده و بتام 218.7بود خدارو خيلي شكركردم واومدم توماشين و به بابايي گفتم بازم منفيه اونم نگاهي كردو سردرنياورد و گفت اشكال نداره انشالا ما...
3 ارديبهشت 1392